Document Type : Research Paper
Authors
1 Distinguished Professor of Psychology, University of Tehran
2 Ph. D Student of Psychology, University of Tehran
3 M. A of Psychology, University of Tehran
Abstract
Keywords
مقدمه
ناتوانی یادگیری اختلال در یک یا چند فرآیند روانشناختی لازم برای درک و فهم یا استفاده از زبان، گفتار یا نوشتار است (اسچیف، بامینگر، و تولدو[1]، 2009). در واقع ناتوانی یادگیری شرایطی است که در آن فرد در پیشرفت مهارتهای تحصیلی در زمینههای خواندن، ریاضیات، و یا نوشتن نقص دارد. این شرایط مادام العمر و بسیار شایع است، که در آن خطر ابتلا افراد به طیف وسیعی از مشکلات روانی و اجتماعی وجود دارد (پول و فاین[2]، 2014). این اختلال اولین بار در سال 1963 توسط کرک[3] توصیف شد (چستر، آندرو و کارلز[4]، 2001) و امروزه در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم[5] در زیر گروه اختلالهای عصبی رشدی[6] و با نام ناتوانیهای یادگیری خاص[7] طبقهبندی شدهاند (انجمن روانپزشکی آمریکا[8] ، 2012). اختلال فوق سه حیطهی ناتوانیهای یادگیری عصب روانشناختی/تحولی، یادگیری تحصیلی، و ناتوانیهای اجتماعی را در بر میگیرد (کرک، گالاگر، آناستازیو و کلمن[9] ، 2006) و میزان شیوع آن در نقاط مختلف جهان بین 3 تا 14 درصد گزارش شده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ بارباریس، کاتوسیک، کولیگان، ویور و جاکوبسن[10]، 2005؛ داوکر[11]، 2005؛ شالیو، مانور و گراس ـ تسور[12]، 2005). بررسی فراتحلیلی بهراد (1384) نشان میدهد که میزان شیوع ناتوانی یادگیری در ایران 81/8 درصد است.
در سبب شناسی این اختلال علاوه بر عوامل زیستی و بدکارکردیهای سیستم عصبی مرکزی، بر نقش نیمکره راست (لیدل و راسموسن[13]، 2005)، تجمع خانوادگی (دیسوت، پریت، تایتیکا و کیولمانز[14]؛ 2013)؛ نارس بودن کودک (آمان، رابرت، پنینگتون[15]، 2003)، عوامل روانی ـ اجتماعی و جمعیتشناختی (دیویس و برویتمن[16]، 2011)، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی پایین (ایزنماجر، راس و پرات[17]، 2005) آموزش ضعیف (اسمیت[18]، 2011؛ سزوکس و گوسوامی[19]، 2013)، و عدم توانایی پردازش مغز (سزوکس، دیواین، سولتز، نابیس و گابریل[20]، 2013؛ سزوکس و گوسوامی، 2013) اشاره شده است.
کودکان دارای ناتوانی یادگیری در تنظیم و تمایز حسی و ادراک (نیم، سوح، ها و بیون[21]، 2012)، مهارتهای حرکتی (کاپلند[22]، 2006)، مهارتهای اجتماعی (موریس[23]، 2002)، ارتباط کلامی و غیرکلامی (لانیس و افروسینی[24]، 2008) و حافظه (دیبنی و پولادیان[25]، 2000) دچار نقص هستند. حبیب[26] (2000) نیز معتقد است اختلال پردازش در برخی علایم ادراکی حرکتی و شناختی در اغلب مبتلایان به ناتوانی یادگیری مشاهده میشود. بهعلاوه هیپولیتو[27] (2008) مینویسد: کودکان با ناتوانی یادگیری در تعادل حرکتی، یکپارچگی دیداری حرکتی، حس عمقی، ادراک فضایی، توجه پایدار و آگاهی حسی مشکل دارند. یافتههای بو و لی[28] (2013) نیز حاکی از نقص در پردازش دیداری فضایی، ادراک حرکتی و یکپارچگی حسی این کودکان است. مطالعات سونیا[29] (2012) و وستندارپ و همکاران[30] (2014) نیز نشاندهنده ضعف در مهارتهای حرکتی کودکان با ناتوانی یادگیری است. وستندارپ و همکاران (2014) با بررسی مقایسهای مهارتهای حرکتی کودکان با ناتوانی یادگیری با کودکان بدون ناتوانی یادگیری به این نتیجه رسیدند که این کودکان در مهارتهای حرکتی ضعیفتر از همسالان عادی خود میباشند. بنابراین باتوجه به نقص عدیده کودکان با ناتوانی یادگیری در مهارتهای حرکتی باید مهارتهای فوق را به کودکان فوق آموزش داد.
از طرفی کودکان مورد بحث در کارکردهای اجرایی و فرایندهای شناختی چون حافظه و توجه با مشکلات متعددی روبهرو میباشند (جانسون و مایکلباست[31]، 2011؛ زاکوپولو و همکاران[32]، 2014؛ هاله و فایرلو[33]، 2004؛ مابوت و بیسنز[34]، 2008؛ فرست[35]، 2004). بهاعتقاد ساداسیوان[36] (2013) این کودکان با نقص شناختی در زمینه هایی چون توجه، کنترل شناختی، حافظه کلامی و درک بینایی مواجه هستند. در واقع کودکان با ناتوانی یادگیری در توجه و تمرکز نقص دارند (کیولمانز و همکاران[37]، 2014). تا حدی که همبودی بسیاری با اختلال نقص توجه همراه با بیشفعالی دارند (بارکلی و مورفی[38]، 2006). همچنین مشکلات تحصیلی در آنها شایع است. بهعنوان مثال تیلزرو و بونار[39] (2002) و دیویس و برویتمن (2011) به وجود مشکلات تحصیلی آنها اشاره میکنند.
همانطور که میدانیم توجه از ضروریات لازم در زمینه تحصیلی، یادگیری و آموزشی است (کرک و همکاران، 2006) و تابع اساسی برای یادگیری کودکان است (وانگ و هونگ[40]، 2012) که در این مورد دانشآموزان ناتوان یادگیری از مشکلات عدیدهای رنج میبرند (سیدمن[41]، 2006) و نقص در توجه نگرانی بسیار زیادی هم برای والدین و هم برای معلمان کودکان فوق ایجاد میکند (ایکا، هولمبرگ، گیر، اسوارد و فمیل[42]، 2004). در واقع بنا به باور هاگ[43] (2003) دامنهی توجه این دانشآموزان محدود است. آنها بر دامنه توجه خود مدیریت نداشته و دایم توجه خود را از دست میدهند؛ درنتیجه در پردازش اطلاعات با مشکل مواجه میشوند (لاکوود، مارکات و استرن[44]، 2001؛ وانگ و هونگ، 2012). بنابراین باید در جهت اجرای روشها و فعالیتهای مناسب بهمنظور افزایش دامنهی توجه که به مثابه مهارتهای زیر بنایی است، تلاش نمود (اهرمی، شوشتری، گلشنی منزه و کمرزرین، 1390). از آنجاییکه مداخلات حسی ـ حرکتی منجر به تقویت مهارتهای شناختی ازجمله افزایش دامنه توجه میگردد (اون[45] ، 2008؛ ساداتی، سازمند، کریملو و میرزایی، 1388؛ ولپرت و لاندی[46] ، 2012؛ کاگرشورکی، ملکپور و احمدی، 1389؛ هارتشورن و همکاران[47]، 2001) بنابراین میتوان از این روش برای افزایش دامنهی توجه دانشآموزان استفاده کرد.
بررسیهای فعلی نشان داد پژوهشهایی چون ساداتی و همکاران (1388) و هارتشورن و همکاران (2001) از روش فوق در جهت افزایش توجه کودکان با اختلالهای رشدی (چون سندروم داون و اختلاهای طیف اتیسم) بهره بردهاند. کاگرشورکی و همکاران (1389) نیز از مداخلات حرکتی در جهت تقویت سایر متغیرهای شناختی و یادگیری استفاده کردهاند. با بررسیهای انجام شده، مطالعهای که از مداخلات حسی ـ حرکتی در جهت افزایش دامنهی توجه دانشآموزان با ناتوانی یادگیری استفاده نماید، یافت نشد. لذا باتوجه به خلأ پژوهش در این زمینه، شیوع بالای اختلال ناتوانی یادگیری، تأثیر منفی اختلال بر فرد و خانواده و اهمیت فراوان متغیر «توجه» در زندگی روزمره و فرآیند یادگیری پژوهشگران برآن شدند از مداخلات حسی ـ حرکتی جهت افزایش دامنهی توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری استفاده نمایند. بر این اساس سؤال پژوهشی بدین صورت مطرح میشود که آیا مداخلات حسی ـ حرکتی میتواند باعث افزایش دامنه توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری شود؟
روش
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری: از بین دانشآموزان ابتدایی شهر تهران، مراجعه کننده به مراکز مشاوره که با مشکلات تحصیلی درگیر بودند و تشخیص ناتوانی یادگیری گرفتند، و از میان نمونههای دردسترس، 30 نفر بهصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش طی 10 هفته و هفتهای یک جلسه دو ساعته بهصورت گروهی آموزش دیدند. مداخلات با تأکید بر تقویت فعالیتهای حسی ـ حرکتی شامل فعالیتهای حرکتی درشت، فعالیتهای حرکتی ظریف و خرده مهارتهای آنها و فعالیتهای ادراک حسی و تمیز حسی برگزار شد. در هر جلسه ابتدا فعالیتهای حرکتی درشت (انواع راه رفتن، خزیدن، پریدن، پرتاب توپ، بازی حرکتی)، سپس فعالیتهای حرکتی ظریف (تمرینات چنگ زدن، کار با قیچی و ساخت کاردستی، انواع گرفتن با دست، کپی کردن) و پس از آن فعالیتهای ادراک حسی و تمیز حسی کار میشد در پایان هر جلسه نیز تمرینات آرامسازی اجرا میگردید. هر جلسه متناسب با تمرینات انجام شده، تکالیفی در خانه نیز طراحی واز والدین خواسته شد تا بر روند اجرای آن نظارت داشته باشند. در ابتدای هر جلسه نحوهی انجام تکالیف از والدین پیگیری شد.
در این مطالعه پژوهشی از طرح شبهآزمایشی با آزمونهای مکرر با گروه کنترل استفاده شد. ابتدا دانشآموزان دو گروه با آزمون مربعهای دنبالهدار تولزـپیرون و آزمون دقتسنج بوردن مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس برنامهی مداخله اجرا شد. پس از اجرای برنامهی مداخله و همچنین در مراحل پیگیری 3، 6 و 9 ماهه دانشآموزان مجدداً با آزمونهای یادشده ارزیابی شدند. سپس دادههای حاصل با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
آزمون مربعهای دنبالهدار تولزـپیرون: آزمون مربعهای دنباله دارتوسط هانری پیرون روانشناس معروف فرانسوی ساخته و توسط تولز پیرون (1986، به نقل از ایروانی، 1383) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این آزمون یکی از کاربردی ترین تستهای استاندارد، یک آزمون نابسته به فرهنگ و نوعی آزمون خط زنی است که برای اندازهگیری توجه انتخابی و ارادی افراد بهکار میرود. آزمون از تعدادی مکعب دنباله دار تکرار شونده تشکیل شده است. آزمودنی مکعبهای مشابه الگو را خط میزند. به ازای هر انتخاب درست 1 نمره مثبت و به ازای هر انتخاب غلط یا فراموش شده 5/0 نمره منفی در نظر گرفته میشود و از جمع جبری آنها نمرهی فرد بهدست میآید (ایروانی، 1383؛ سروری، 1377؛ گنجی، 1392). پایایی آزمون با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ عبارت بود از 75/0، با استفاده از آزمون تنصیف 81/0، و اعتبار آن با استفاده از اجرای همزمان با آزمون حافظه وکسلر 81/0 به دست آمد (پاشا و اخوان، 1389).
آزمون دقتسنج بوردن: آزمون دقتسنج بوردن توسط بوردن برای سنجش عملکرد توجه انتخابی طراحی شده است. این آزمون نوعی آزمون خط زنی است و برگهای دارد که روی آن شماری حروف بهطور نامرتب کنار هم گذاشته شدهاند. آزمودنی باید طبق دستور دور حرف یا حروف خاصی را خط بکشد. در این آزمون نیز به پاسخهای غلط و فراموش شده 5/0 نمرهی منفی و به پاسخهای درست آزمودنی یک نمره تعلق میگیرد (سروری، 1377). پایایی آزمون با روش بازآزمایی 82/0 گزارش شده است (خلفبیگی، بیانزاده، زادهمحمدی و شفارودی، 1385). در تحقیق دیگری پایایی این آزمون به مقدار 915/0 بهدست آمده است (مهشیدی، 1381).
نتایج
در این مطالعه 30 دانشآموز ابتدایی پایهی سوم تا پنجم مورد بررسی قرار گرفتند که 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بودند. به منظور بررسی اثربخشی مداخلات حسی ـ حرکتی بر افزایش دامنهی توجه دانشآموزان ناتوان در یادگیری بود، قبل از اجرای برنامه مداخله، پس از اجرا و نیز در مراحل پیگیری 3، 6 و 9 ماهه جهت ارزیابی دانشآموزان از آزمون مربعهای دنبالهدار و آزمون دقتسنج بوردن استفاده شد. دادههای حاصل از آزمونهای فوق براساس هدف پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. بنابراین نتایج مربوط به تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در ادامه مطرح میگردند.
جدول 1. شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش در گروهها و مراحل تحت بررسی
نوع آزمون |
مرحله گروه |
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیگیری 1 |
پیگیری 2 |
پیگیری 3 |
|||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
||
مربعهای دنباله دار |
آزمایش |
26/8- |
51/32 |
01/31 |
34/26 |
58/31 |
09/24 |
56/31 |
74/24 |
87/31 |
55/24 |
کنترل |
86/8- |
03/33 |
06/12- |
61/28 |
97/10- |
39/29 |
79/12- |
03/29 |
22/13- |
34/30 |
|
دقتسنج بوردن |
آزمایش |
71/6- |
4/24 |
76/47 |
24/20 |
02/48 |
57/19 |
2/48 |
01/20 |
27/48 |
04/20 |
کنترل |
71/6- |
18/24 |
61/6- |
99/23 |
6/6- |
07/24 |
62/6- |
18/24 |
62/6- |
2/24 |
با توجه به جدول 1 در مییابیم که در تمام متغیرهای تحت بررسی (هر دو آزمون دقتسنج)، نمرات میانگین گروه آزمایش در مراحل پسآزمون و پیگیری اول، دوم و سوم نسبت به مرحلهی پیشآزمون افزایش پیدا کرده است. در صورتیکه در گروه کنترل تفاوت قابل توجهی در نمرات میانگین مراحل مختلف مشاهده نمیشود. از آنجاییکه هم در آزمون مربعهای دنبالهدار و هم در آزمون دقتسنج بوردن افزایش نشاندهندهی بهبود است، پس میتوان گفت بهبود (افزایش) در دامنه توجه گروه آزمایش مشاهده میشود و این درحالی است که در عملکرد توجه گروه کنترل تغییر خاصی دیده نمیشود. در جدول 2 تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داده شده است.
جدول 2. آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر
اندازه اثر |
P |
F |
MS |
df |
SS |
متغیر |
منبع تغییر |
54/0 |
00/0 |
06/34 |
67/5668 |
4/1 |
33/7957 |
آزمون مربعهای دنباله دار |
زمان |
69/0 |
00/0 |
12/64 |
16/17930 |
008/1 |
68/18072 |
آزمون دقتسنج بوردن |
|
3/0 |
02/0 |
15/12 |
19/46295 |
1 |
19/46295 |
آزمون مربعهای دنباله دار |
گروه |
53/0 |
00/0 |
63/31 |
28/71767 |
1 |
28/71767 |
آزمون دقتسنج بوردن |
|
63/0 |
00/0 |
006/48 |
98/7988 |
4/1 |
43/11214 |
آزمون مربعهای دنباله دار |
زمان و گروه |
69/0 |
00/0 |
66/63 |
53/17801 |
008/1 |
03/17943 |
آزمون دقتسنج بوردن |
همانطور که جدول 2 نشان میدهد، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر برای متغیر توجه در هم در آزمون مربعهای دنباله دار و هم در آزمون دقتسنج بوردن معنیداری در سطح 05/0 را نشان میدهد. نتایج فوق در مراحل پیگیری نیز حفظ شده است. این بدان معناست که مداخله معنیدار است. در جواب سؤال پژوهش که آیا مداخلات حسی ـ حرکتی میتواند باعث افزایش دامنه توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری شود؟ میتوان گفت مداخلات حسی ـ حرکتی میتواند باعث افزایش دامنهی توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری شود. از طرفی نتایج مداخله دوام نیز داشته و تا نه ماه پیگیری حفظ شده است.
بحث و نتیجهگیری
این مطالعه با هدف کلی استفاده از مداخلات حسی ـ حرکتی جهت افزایش دامنه توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری انجام گرفت. یافتههای به دست آمده بر اساس هدف تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجهی کلی پژوهش نشان داد مداخلات حسی ـ حرکتی موجب افزایش دامنهی توجه در دانشآموزان مورد نظر شده است.
یافتههای مطالعهی حاضر با نتایج پژوهشهای اون (2008)؛ ساداتی و همکاران (1388)؛ شامویکوک و وولاکوت[48] (2001)؛ کاگرشورکی و همکاران (1389)؛ هارتشورن و همکاران (2001) و درتاج و عاصمی (1391) همسو و منطبق است. این پژوهشگران نیز در مطالعات پژوهشی خود به این نتیجه رسیدند که مداخلات حسی ـ حرکتی منجر به تقویت مهارتهای شناختی از جمله افزایش دامنه توجه میگردد. بنابراین مطالعات متعددی نتایج پژوهش کنونی را تأیید میکنند.
همانطور که ذکر شد پژوهشگران بسیاری تأثیر مداخلات حرکتی بر گروههای متعدد و نمونههای مختلف پژوهی از جمله کودکان با اختلالهای رشدی ثابت کردهاند. ساداتی و همکاران (1388) در پژوهشی که به منظور بررسی تأثیر فعالیتهای حرکتی درشت بر فرآیند توجه دانشآموزان پسر مبتلا به سندروم داون انجام دادند، دریافتند که تقویت فعالیتهای حرکتی درشت میتواند سبب افزایش فرایند توجه در این گروه از دانش آموزان شود. سایر متخصصین نیز اذعان میدارند مداخلات حرکتی منجر به افزایش کودکان مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم گردد (هارتشورن و همکاران، 2001). همچنین نتایج مطالعهای که بر روی دانشآموزان با اختلالات یادگیری پایهی سوم تا پنجم ابتدایی در مدارس شهرستان میبد در استان یزد توسط کاگرشورکی و همکاران (1389) صورت گرفت، نشان داد که آموزش مهارتهای حرکتی ظریف بر یادگیری مفاهیم ریاضی در کودکان دارای اختلالات ریاضی مؤثر بوده است. نتایج یادشده همگی تأییدکنندهی یافتههای پژوهش حاضر است.
از طرفی بسیاری از متخصصین و پژوهشگران معتقدند که مهارتهای حرکتی و مهارتهای شناختی (ازجمله توجه) با هم تشکیل چرخهای میدهند که تقویت هر یک باعث تقویت دیگری میگردد (اکبری، 1384). در این مطالعه نیز با تقویت مهارتهای حرکتی سعی بر بهبود دامنه توجه دانشآموزان شد.
از طرفی متخصصین دیگر بر این باورند که آموزش مهارتهای حرکتی فرصتهای مناسبی برای جذب فعالانهی دروندادهای حسی مختلف از محیط فراهم میآورد. درواقع رفتارهای حرکتی هدفمند، بر بهبود عملکرد متقابل کورتکس مغز و مخچه تأثیر گذاشته و این منجر به بهبود مهارتهای شناختی ازجمله توجه میگردد (شامویکوک و وولاکوت ، 2001). بنابراین باتوجه به تبیین نظری جامع و نیز پیشینه پژوهشی قوی میتوان گفت مداخلات حسی ـ حرکتی منجر به افزایش دامنه توجه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری میشود. بر این اساس به ادارات آموزش و پرورش پیشنهاد میگردد به ساعت درس تربیت بدنی اهمیت بیشتری داده شود. از متخصصان تربیت بدنی و کاردرمانی در مدارس بالاخص کلیه مدارس با نیازهای ویژه بهصورت تمام وقت استفاده گردد. در برنامه هفتگی دانشآموزان با نیازهای ویژه ساعت کاردرمانی گنجانده شود و به والدین آموزشهای لازم در جهت تقویت مهارتهای حرکتی درشت و بازپروری حسی و حرکتی داده شود.
[1]. Schiff, Bauminger & Toledo
[2]. Paul & Fine
[3]. Kirk
[4]. Chester, Andrew & Charles
[5]. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders - Fifth Edition (DSMV)
[6]. Neurodevelopmental Disorders
[8]. American Psychiatric Association (APA)
[9]. Kirk, Gallagher, Anastasiow & Coleman
[10]. Barbaresi, Katusic, Colligan, Weaver & Jacobsen
[11]. Dowker
[12]. Shalev, Manor & Gross-Tsur
[13]. Liddel & Rasmussen
[15]. Aman, Roberts & pennigton
[16]. Davis & Broitman
[17]. Eisenmajer, Ross & Pratt
[18]. Smith
[19]. Szucs, & Goswami
[20]. Szucs, Devine, Soltesz, Nobes & Gabriel
[22]. Copeland
[23]. Morris
[24]. Loannis & Efrosini
[25]. De Beni & polladina
[26]. Habib
[27]. Hipolito
[28]. Bo & Lee
[29]. Sonia
[30]. Westendorp & et al
[31]. Johnson & Myklebust.
[32]. Zakopoulou & et al
[33]. Hale & Fiorello
[34]. Mabbott, & Bisanz
[35]. Forrest
[36]. Sadasivan
[37]. Ceulemans & et al
[38]. Barkley & Murphy
[39]. Telzrow, & Bonar
[40]. Wang, & Huang
[41]. Seidman
[42]. Ek, Holmberg, Geer, Sward, & Femell
[43]. Hog
[44]. Lockwood, Marcotte, & Stern
[45]. Owens
[46]. Wolpert, & Landy
[47]. Hartshorn et al
[48]. Shomway Cook, & Woollacott